سبز در هاله:
سبز رنگ رشد است و نشان دهنده ی قلبي عاشق، طبيعتي دلسوز و صداقت زياد براي زندگي با لذت است. سبز روشن شفاف اشتياق شخص برای کمک به ديگران و اتصال به مادر طبيعت را نشان مي دهد. سبز زمردين نشانه ي توانايي شفاگري و عشق به مردم همراه با طبيعتي مشفق است. سبز تيره و کدر نشان مي دهد که شخص به درمان نياز دارد و شخصيتي زميني و انعطاف ناپذير دارد. رنگ سبز، رنگ چاکراي چهارم يا چاکراي قلب، شش ها، سيستم ايمني، سيستم لنفاوي و سيستم تنفسي است.
- آيا روابط شما با دوستان و خانواده تان رضايت بخش است؟
- آيا کسي را داريد که افکار و احساساتتان را با او در ميان بگذاريد؟
- آيا به خودتان اعتماد داريد؟
- آيا با تغييرات در زندگي گشاده برخورد مي کنيد؟
- آيا با طبيعت، مردم، کودکان يا حيوانات در تماس هستيد؟
- آيا اطمينان، تعادل و هماهنگي در زندگي تان حضور دارد؟
- آيا عواطفتان را از راهي مثبت و سالم ابراز مي داريد؟

ویژگیهای عملکرد شخصيتهای سبز
حیطه | توضیح |
جسمانی | تعادل ذهن / بدن/ روح، آگاهي، نياز به تحرک جسماني، سالم، افراد فعال جسماني |
عاطفی | خشنود، هماهنگ، متعادل، رها، مهربان، طبيعي، بيان احساسات قلبي، ريشه هاي قوي، آگاهي، امنيت |
ذهنی | سريع، جزء نگر، کلامي، ايده ها و آرزوهاي رفيع، بيان افکار، به زودي خسته مي شود، محتاط |
روحی | طبيعت يعني خدا، هماهنگي و تعادل |
انگیزشی | ايجاد تعادل، آرامش، هماهنگي، نيازمند تعليم و ارتباط |
مأموریتی | لذت از هماهنگي و تعادل زندگي، ابراز وجودي خودشان |
رشد | مراحل طبيعي رشد، ارزيابي شخصي، يافتن اهداف و مأموريت |
ورزشی | شنا، رقص، يوگا، پياده روی، اسب سواري |
تجدید قوا | از طريق طبيعت، پياده روي در جنگل يا پارک، بازي با حيوانات، رقص، تنبلي، پرحرفي |
ارتباطی | سريع، آسان گير، معلم، دوستدار در ميان گذاردن افکار و احساسات با ديگران |
تعاملی | آسان گير، رها، سبک و خرافاتي |
خویشاوندی | خانواده – محور، نيازمند دوست (اما کم) |
اجتماعی، دوستان | بسيار اجتماعي، نيازمند برقراري ارتباط، تعاملي |
جنسی، روابط خصوصی | ابراز طبيعي، احساسات زنده، ابراز عشق، محبت |
مالی | تجمل، لباس، هدايا، تعطيلات، پول را به راحتي خرج مي کند، اطمينان |
موفقیت | هماهنگي، ابراز وجود و تعامل از هميّت مهمتر است |
حرفه ای | نياز به مردم دارد تا با آنان به تعامل بپردازد، معلم و اهل ارتباط زاده شده است |
شغلی | معلم، مشاور، دکتر، روانشناس، تمام تخصص هاي حيواني و طبيعي |
ذهن/ بدن
سبزها شخصيت هاي هماهنگ و صلح جويي هستند. آنها خواهان يک زندگي جاري هستند و ترجيح مي دهند در يک محيط طبيعي زندگي کنند. آنها متعادل ترين مردم در طيف رنگي هستند. آنها همچنين اتصالي قدرتمند با طبيعت دارند. زندگي در حومه، کنار جنگل، يا نزديک يک درياچه يا اقيانوس براي اين شخصيت هاي پر احساس بسيار مهم است. سبزها، رها، مهربان، اهل بيان و ارتباط هستند. آنها مي کوشند تا بدن، ذهن و روحي متعادل داشته باشند و معمولاً در اين تکوين، شخصي هستند.
سبزها زندگي را از طريق قلبشان دريافت مي دارند. اولين انگيزه هاي آنها، خشنودي و هماهنگی است. آنها هر قدر به دوستان و طبيعت نزديکتر باشند، خوشحال ترند. سبزها اساساً افراد قانعي هستند. اگر در وضعيت قوي باشند، براي شاد زيستن به حداقل نيز راضي مي شوند، شادي دروني آنها، که خالي از آرزوهاي بزرگ است، برايشان بسيار حائز اهميت است. در حالي که ديگران دوست دارند از لذت و مزاياي تجملات حاصل از موفقيت برخوردار باشند، سبزها، بدون آنکه در ابتدا بخواهند با کسي رقابت کنند، زيباترين و گرانبها ترين لباس ها را مي پوشند و مشاغل وجيهي دارند.
سبزها شادي و رضايت را در زندگي شان وارد مي سازند. آنها مي دانند که هرچه اهداف متعالي تري داشته باشند، براي حصول آن چالش هاي بيشتري را پيش رو دارند. آنها از چرخه ي طبيعت و قوانين زندگي يک درک و فهم دروني دارند. ایشان معتقدند که زندگي بشر، خود، شگفت ترين موهبت است.
سبزها شخصيت هاي پرحرف و اهل برقراري ارتباط هستند. آنها معمولاً آنچه را فکر مي کنند يا احساس مي کنند، دقيقاً بيان مي کنند، آنها مي توانند در مورد يک موضوع ساعت ها صحبت کنند. يک “گپ” براي آنها درمان است و به آنها اجازه مي دهد که احساسات و علاقه شان را بيان کنند و از اين طريق تسلي يابند.
سبزها نياز دارند که در مورد خودشان و مشکلاتشان صحبت کنند، تا بتوانند آنها را روشن تر بفهمند و بنابراين بهتر احساسشان کنند. اگر ناراحت يا خسته باشند، خشمشان را کلامي خالي مي کنند. براي سبزها بسيار سخت است که احساس و افکارشان را نگه دارند، که البته خيلي طبيعي به نظر مي رسد. ديگران از اين که چقدر سبزها رک و صادق هستند، تعجب زده مي شوند، يا ممکن است از اين که سبزها صحبت نمي کنند، متعجب شوند.
سبزها کينستاتيک هستند و اتصالي قوي با بدن هاشان دارند. براي آنها، واقعاً ذهن و بدن يک واحد است. بنابراين افکار و احساساتشان را فيزيکي بيان مي دارند، بيان براي آنها، کليد است. اگر عواطفشان را بيان نکنند احساس ناراحتي مي کنند و در بعضي موارد حتي مريض مي شوند.
آنها عواطف و احساساتشان را از طرق طبيعي بيان مي کنند. همچون حيوانات، با طبيعت در تماس هستند. تمام انرژيهاي عاطفي را بي دريغ و اغماض ابراز مي دارند. اگر سبزها عصباني شوند، اعلام مي کنند. اگر غمگين شوند، اشک ها جاري مي شود. اگر حسادت کنند، عکس العمل آن را فوراً خواهيد ديد. بيشتر سبزها در مورد احساساتشان فکر نمي کنند بلکه با آن زندگي مي کنند.
سبزها به ما مي آموزند که اگر، احساساتمان را به طور طبيعي بيان کنيم، تعادل و هماهنگي مي آفرينيم و اگر احساسي را باز پس زنيم، به صورت انرژي عاطفي بيان نشده در کالبدهامان باقي مي ماند و از انرژي حياتي مان مي کاهد. احساس کم قدرتي و کمبود انرژي از ترس از بيان طبيعي عواطف ناشي مي شود. ما از طريق احساسات و عواطفمان با محيط پيرامونمان ارتباط برقرار مي کنيم. سبزها اين را مي دانند و با هماهنگي ذهن و بدنشان زندگي مي کنند.
سبزها اتصالي قوي با طبيعت و کالبد فيزيکي شان دارند. آنها نياز دارند که ابراز وجود کنند و فعاليت فيزيکي داشته باشند. صرف وقت در طبيعت يا کار با حيوانات، در آنها حس مطلوب اتصال به زمين را مي بخشد. حيوانات به ويژه اسب، گربه و سگ ادراک طبيعي سبزها را احساس مي کنند، به همين دليل به سمت آنها کشيده مي شوند.
سبزها ديدگاهي متعادل نسبت به جهان مادي، تجملات و دارايي ها دارند. آنها معولاً احساس مي کنند که بشر بايد در يک محيط پر از نعمت زندگي کند. هيچ نيازي به رنج زندگي در فقر نيست. آنها معمولاً در مديريت دارايي هاي مادي خودشان، عالي هستند.
از آن جا که سبزها با مادر زمين اتصالي قوي دارند، به راحتي با محيط هاي مختلف عوض مي شوند و خود را با آن سازگار مي کنند. آنها به روشني، انديشه ي انعطاف پذيري و تغيير مداوم را در جهان مي فهمند، فرآيندي که هر روزه بي هيچ تلاش حادث مي گردد. سبزها گرايش به زندگي راحت دارند و نيز گنجايش آن را دارند که از تمام موقعيت هاي زندگي مسرور شوند. در عین حال نياز مبرم دارند که در محيط شان احساس امنيت و اطمينان داشته باشند.
شخصيت هاي سبز متفکرانی تيز، انتزاعي و تحليل گر هستند و بدون اين که وقفه اي ايجاد شود از يک مرحله به سرعت به مرحله بعدي جهش مي کنند. آنها توانايي ديدن کل را دارند. آنها ترجيح مي دهند ايده هاشان را ارتقا و بيان دارند و سپس کار را سازماندهي کرده و در اختيار گيرند. آنها طراحاني مناسب هستند که نياز دارند، هرآنچه را انجام مي دهند، بدانند. آنها اطلاعات را از طريق ذهن پردازش مي کنند، با قلبشان تحت کنترل مي گيرند و معمولاً حداکثر استفاده را از اين توانايي، در تمام جنبه هاي زندگي شان مي برند.
سبزها قادرند به سرعت الگوها را شناسايي و راههاي مواجه با آن را بيابند. آنها از ايجاد اهدافشان که به زودي به دست خواهند آورد، لذت مي برند. اما برخي اوقات قدرت کافي يا هميّت لازم را تا مرحله ثمره بخشی ندارند. آنها ترجيح مي دهند که سازمان دهي، پايريزي، طراحي و برقراري ارتباط نمايند، تا اين که خود، واقعاً وارد کار شوند.
سبزها اهدافي متعالي و اعتقاداتي خاص در زندگي دارند. اين مسأله در روابطشان با مردم در موقعيت هاي مالي بسيار متداول است. آنها انتظار دارند زندگي در مسير خودش پيش برود. آنها معمولاً يک زندگي طبيعي و راحت را به يک زندگي جنجالي و پر از اضطراب ناشي از درآمد و حصول اهداف ترجيح مي دهند.
سبزها نياز دارند مسير زندگي شان را با استقلال و دستور کار خودشان پيش ببرند. آنها دوست دارند خودشان رئيس خودشان باشند و به راحتي ابراز وجود کنند، موقعيت ها را کشف و در موقع لزوم تغيير دهند.
سبزها در وضعيت ضعف ممکن است، خموده و بي مسؤوليت شوند و در مقابل تغييرات مقاومت کنند. رشد و تعالي شخصی که از درون حادث مي گردد، تلاش و تحرک بسيار زيادي مي طلبد. با اين توصيف آنها ممکن است قادر به کشف خواست واقعي شان نشوند و بدون مشي و هدف واقعي در زندگي پيش بروند. و بنابراين زندگي هيچ مفهومي براي آنان نخواهد داشت. ممکن است سازش با موقعيت هاي مختلف برايشان مشکل شود. يافتن اهداف در اين صورت مشکل مي شود، چراکه آنها هميّت لازم را ندارند. آنها در غايت بدون هيچ جواب يا راه حلي از مقصودشان در زندگي منصرف مي شوند.
سبزها در حالت نامتعادل معمولاً نياز مفرط به ارتباط با طبيعت و حيوانات پيدا مي کنند. آنها ترجيح مي دهند با حيوانات يا در دامن طبيعت باشند تا حس تعادل و ارتباط را تجربه کنند. آنها معمولاً اين رفتار را به خاطر ترس از رويارويي با يک ماجراي عظيم تر بروز مي دهند؛ دوست داشتن و ارتباط داشتن با ديگر افراد با تمام خوبي ها و بدي هاشان. رشد و تعالي شخصيتي و تغيير طبيعي و ادراک آن براي سبزهايي که از قدرت دور شده اند کاري دشوار است. در اين زمان سبزها ممکن است منفعل و غيرمتمرکز شوند. در این هنگام عملکرد آنها همچون يک گربه مي شود که دوست ندارند کاري را براي يک مدت طولاني انجام دهند. فقط بدنشان را مي کشند و استراحت مي کنند و اين کار باعث مي شود، تعادل و هماهنگي و تجديد قوايشان، باز ايجاد گردد.
سبزهای نامتعادل از مواجه با موقعيت ها يا چالش ها مي ترسند و ترجيح مي دهند که وارد صحنه نشوند. سپس از اين که قدرت عشق و محبت را واقعاً تجربه کنند هراسانند. مشکل آنها فهم اين مطلب است که يادگيري تنها در مواجه با موقعيت هاي زندگي و مشکلات آن اتفاق مي افتد. اگر آنها بترسند که جايگاه راحتشان را ترک کنند و موقعيت ها را در زندگي از دست بدهند، رشد و تحولات غيرممکن خواهد شد.
سبزها نيازمند اتصال به عشق بلاشرط در زندگي هستند. هرگاه بخواهند، اهدافي را که زندگي شان را ارزشمند مي سازد کشف خواهند کرد. همچنين، وقتي اين مکاشفه پيش آمد، آنها عملکرد هاي دروني را براي تحولات شخصي شان به کار خواهند گرفت، يا اينکه اجازه خواهند داد تغييرات، خود، مسير طبيعي شان را طي کنند.
در وضعيت قدرت، سبزها مي دانند که زندگي به خودي خودش کافي است. آنها مداوم در حال رشد، پردازش و همگرايي بدن، ذهن و روحشان هستند. روحانيت براي سبزها به مفهوم تعادل و هماهنگي، تبعيت از بشر متعالي و طبيعت اتصال به خداست. دوستي، عشق و ادراک، جنبه هاي مهمي براي سبزها است. انديشه ي يکي شدن براي آنان به مفهوم طبيعت دوم است.
زندگی اجتماعی
سبزها اجتماعي هستند و دوست دارند با دوستان و خانواده شان باشند. اين امر براي امنيت خاطر آنها بسيار مهم است که احساس کنند مورد پذيرش و ادراک ديگران قرار گرفته اند.
آنها احتياج به هماهنگي دارند و محيطي راحت، متعادل و آرام را ترجيح مي دهند. بودن با مردم به آنان زمينه ي ارتباط و بيان عميق ترين احساساتشان را مي دهد و البته تماس با حيوانات و طبيعت براي اين شخصيت هاي مهربان، فوق العاده رضايت بخش است.
سبزها مي توانند ساعت ها حرف بزنند. اين کار براي آنها يک درمان است. آنها بيشتر در مورد تجاربشان صحبت مي کنند، تا در مورد چيزهاي ديگر. اين کار به آنها کمک مي کند به تقاضاي تعادل بدن، ذهن، قلب و روحشان جواب داده باشند.
آنها معمولاً از برقراري ارتباط با غريبه هاي نمي ترسند و خيلي زود دوست پيدا مي کنند. اين شخصيت هاي بيانگر، غالباً در گروههاي اجتماعي و تشکل ها ديده مي شوند. کار گروهي و تقسيم زندگي با اعضاي خانواده و دوستان صميمي براي آنها بسيار با ارزش است.
اين تعامل به آنها خاطرنشان مي سازد که آنها زنده هستند و به آنها يادآوري مي کند که افراد مثمري هستند و بخشي از کل. از آنجا که قادرند افکارشان را با ديگران در ميان بگذارند، شفا بخشند و ارتباط برقرار کنند، معمولاً در آموزش يا تخصص هاي درماني همچون پزشکي، کايروپراکتيک، ماساژ درماني، شفاگري کل نگر و فيزيولوژي روحاني مشغول به کار مي شوند. در تمام حيطه هايي که بتوانند فهم ذاتي شان را از عشق حقيقي، برادري و خودشناسي به کار گيرند، با جان و دل و با ايثارگري وارد ميدان مي شوند.
خویشايندی و صميميت
سبز بودن به معناي ارتباط و تعامل با بشر، حيوان و طبيعت است. اين روابط، نخستين راه دريافت زندگي است. آنها زندگي را از روزنه ي ارتباط و تعامل شخصي نظاره مي کنند. آنها دوست دارند با دنياي پيرامونشان در ارتباط باشند. آنها نياز دارند افکار و احساساتشان را با مردم در ميان بگذارند. شخصيت هاي سبز تعاملي طبيعي با ديگران دارند.
آنها بدون خودداري، افکار و احساساتشان را با هر کسي در ميان مي گذارند. برخي مردم آنها را بي احساس، غضبناک و تندخو مي پندارند که اين براي سبزها هيچ اهميتي ندارد.
برخي اوقات بسط روابط صميمي براي آنها مشکل مي شود. گفتگوي خودماني و برخورد راحت آنان، الزاماً هيچ رابطه ي صميمي و دوستی با مفهومي را تضمين نمي کند. اگرچه با صميميت عاطفي، برخوردي محتاطانه مي کنند، اما اين همان چيزي است که در هر رابطه ي قديمي در جستجويش هستند. ذهن و قلب گشاده ي آنان به آنان اين اجازه را مي دهد که با هر نوع شخصيتي ارتباط برقرار کنند. آنها دوست دارند با خانواده و با دوستان صميمي شان باشند.
سبزها از فعاليت جنسي لذت مي برند. براي آنها سکس به مفهوم عاشق شدن است. اين کار به آنها احساس زنده بودن مي بخشد. آنها مخلوقاتي مهربان هستند و دوست دارند لمس کنند. سبزها در هنگام قدرت، نظري طبيعي نسبت به روابط جنسي دارند، زيرا با انديشه ي عشق بلاشرط و تزويج سالم آشنا هستند. سبزها به راحتي با سبزهاي پررنگ، بنفش هاي اهل بصيرت و تمام رنگ هاي فيزيکي سازگار مي شوند. سبزها امنيت و زميني بودن سبز پررنگ را خواهانند، و قدرت قرمز به تواناييهاي ذهني و گفتاري آنها مي افزايد. زردها درخششي دارند که سبزها بسيار دوستدار آن هستند.
سبزها به سختي راههاي عاشقانه و عاطفي آبي ها را مي فهمند. سبزها و ارغوانی ها ساعت ها مي توانند درباره ي هر موضوعي با هم صحبت کنند. تا زماني که سبزها بتوانند با همسرانشان ارتباط برقرار کنند و خودشان را بروز دهند و همچنين احساس کنند که مورد پذيرش و قابل تشخيص هستند، روابط هماهنگ به راحتي حاصل مي گردد.
امور مالی و شغلی
خصوصيات ذاتي سبزها شبيه به سبزهاي پررنگ است. توجه مالي آنها بر کسب پول يا حصول اهداف نيست، بلکه تمرکز آنها بر زندگي پرنعمت به واسطه ي پول است. سبزها نه از لحاظ جسماني و نه از نظر ذهني، سخت کوش نيستند. اگر درآمد را براي خودشان بخواهند، خيلي مسؤوليت به عهده نمي گيرند. آنها غالباً ترجيح مي دهند، کس ديگري آنها را حمايت کند، يا حداقل اين که فقط براي نيازهاي اساسي خودشان کسب درآمد کنند. به بيان ديگر، بعضي از سبزها آگاهي از وضعيت اطمينان مالي دارند؛ آنها نياز به زندگي در محيطي متعادل دارند که چالش هاي پولي وجود نداشته باشد. نزاع براي بقا، تنش ايجاد مي کند، چيزي که سبزها را بسيار اذيت مي کند.
سبزها مهربان و ياري رسانند. از آنجا که مي دانند چگونه با نيازها و خواسته هاشان ارتباط برقرار کنند، دائماً از ديگران کمک دريافت مي کنند. به نظر مي رسد که آنها با انديشه ي سيستم حمايت طبيعي آشنايند؛ اگر بخواهيد دريافت خواهيد کرد. فقط بايد بدانند که شروع کار براي آنکه چيزي اتفاق بيافتد کی است.
سبزها مشکلاتشان را حل مي کنند، و اين نه تنها به مدد دوستاني است که دقيقاً در جايگاههاي مورد نياز آنان است، بلکه به خاطر توانايي هاي تحليل گرانه و سازمان دهنده خوبي است که خودشان دارند. اتصال قوي ذهن/ بدن آنها و اشتياق آنها به عملکرد، باعث مي شود به طور مؤثر و با سرعت از عهده مشکلات برآيند.
سبزها ايده هاي دقيق و هوشمندانه اي دارند. سبزها داراي شهودي طبيعي هستند که آنها را بسيار مبتکر و تند ذهن ساخته است. اما برخي از آنها ايده هايشان را در راه حمايت ديگران به کار مي گيرند و در اين راه انرژي باور نکردني را نثار مي کنند. آنها معمولاً نظرات ديگران را مي پذيرند و آنها را در ابتکاراتشان ياري مي رسانند. در اين موارد، براي خلق و اتمام پروژه هاي خودشان هميّت و مقاومت لازم را ندارند، چراکه فکر مي کنند مسائل خودشان چندان چشمگير نيست، يا آنکه از اعتبار و اهميت کمتري برخوردار است. بايد براي ايده هاشان وارد عمل شوند و براي آن طرح و برنامه بريزند.
برخي از مشاغل سبزها عبارتند از: باغباني، محقق محيط زيست، کشاورزي، کارگزاران اجتماعي، دامپزشک، مادر، معلم، تراپيست، مشاور، منشي.
سلامت، بهبود و رشد
سبزها براي هماهنگي بايد کاملاً مسؤوليت پذير باشند، تا بتوانند با حداکثر توانايي هاشان، زندگي کنند. آنها بايد با بدن، ذهن، قلب و روحشان در ارتباط باشند و جريان طبيعي رشد و عشق به درونشان را احساس کنند. وقتي بفهمند که چه مي خواهند و اهدافشان را به روشني تعيين کنند، توسط جريان بي انتهاي طبيعت حمايت خواهند شد.
سبزها درمانگرهاي طبيعي و رابطيني هستند که بايد منظور از زندگي را که همان رشد مداوم عاطفي و روحي است، بفهمند. مي توانند بدن، ذهن و روح را متحد سازند و انسانيت را که همانا دوستي، همدردي، رهايي، ارتباط و احساس قوي قلب را که از مهمترين چيزهاي زندگي بشر است، نشان دهند. وقتي سبزها خودشان را به طور طبيعي ابراز دارند، به طور خوکار قوايشان احياء مي شود. سبزها در وضعيت قدرت، افرادي سالم هستند. اتصال بدن/ ذهن/ قلب آنها، در تمام موقعيت ها رهنمودشان است.
براي آنها زندگي در يک محيط متعادل نزديک به طبيعت، يک درمان است. براي بهبود و تعادل، آنها نياز دارند که حرف بزنند و احساس و افکارشان را بيان کنند، گويي بسياری از تحولاتي را که در مسير تحولات شخصي تجربه مي کنند، بدين طريق پردازش مي نمايند.
اگر عواطف و احساساتشان را باز پس زنند، غمگين مي شوند. بزرگترين موهبتي که سبزها مي توانند دريافت کنند، اين است که انساني طبيعي، پاک و ساده باشند. اين بهترين درسي است که مي توانند به ديگران بياموزند و به بشريت هديه دهند. سبزها وقت زيادي را براي خودشان نياز دارند. استراحت در يک درياچه ي آرام، در يک باغ شگفت انگيز، يا در خانه خودشان بسيار آنها را تازه مي کند. سبز دوست دارد با دوستان صميمي اش باشد، از گذشته صحبت کند و خوش بگذراند.
سبزها همچنين دوست دارند تحرک جسماني نيز داشته باشند. آنها فعاليت هايي را همچون اسکي، شنا، دويدن با حيوانات خانگي و رقصيدن که آنها را در يک تماس طبيعي با خودشان قرار مي دهد، ترجيح مي دهند. تا زماني که سبزها ترس از تحول نداشته باشند مادر طبيعت در نعمت بي پايان، آنها را حمايت خواهد کرد. براي يک سبز تحول شخصيتي کليد است: همگرايي بدن، ذهن، قلب و روح. رشد و تعالي، طبيعي ترين چيزي است که روي زمين اتفاق مي افتد و آنها را احاطه کرده است و وجود شکوهمند و قدرتمندشان را در بر مي گيرد.